عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 17 تير 1394
بازدید : 168
نویسنده : امیرعباس

 

در سالهای مختلفی که مشغول کار پرستاری هستم و از همان اوائل ورودم به سیستم درمان همواره نگاهم به اطرافم عمیق بوده و در این سالها تجربیات بسیاری و آموزه های گرانبهایی داشته ام.
 
اما سختترین و دردناکترین چیزی که آموخته ام عادت بد تمامی کسانی است که در سیستم پرستاری کار می کنند. اصولا این افراد به سختی و با تمام توان کار می کنند و اغلب معتقدم بهترین زنان دنیا و صبورترین شان والبته بهترین همسران دنیا پرستاران هستند.
 
هر گز اعتراض کردن را یاد نگرفته اند و ندیده ام به چیزی اعتراض کنند. در این سالها شاهد بوده ام که در بخشها همکاران واحد خدمات، منشیهای گرامی ، کمک بهیاران و .... همه و همه به امور خارج از وظیفه شان اعتراض می کنند و ...... همان امور را هم اغلب پرستاران بدون اعتراض می پذیرند و انجام می دهند.
 
کتمان نمی کنم که در برخی برهه ها و در زمان فوریتها اشکال ندارد که کار ها را نگذاریم بر زمین بماند اما .....
 
بدتر از این عادت به انجام هر کاری که گفته می شود ، عادت بد ما این است که یاد گرفته ایم برای هر چیزی که به نفعمان است هلمان بدهند.
 
می بینیم که حقمان خورده می شود، کارهای اضافه بر دوش مان می گذارند و ... می بینیم که برخی همکاران انجام نمی دهند ولی ما بیشترمان انجامش می دهیم.
 
حتی برای گرفتن حقمان بدون اینکه قبلا کاری کرده باشیم مدام می گوییم نمی شود! چیزی درست نمی شود!1
 
قطعا تا زمانیکه ما بدون هیچ چشمداشت و اعتراضی هر کاری که در بخشها و واحدها بر زمین می ماند انجام می دهیم چیزی درست نمی شود.
 
نمی دانم چرا ما اینقدر از مسایلی که به حقوقمان مرتبط است گریزانیم.
 
در سایتها و وبلاگها و فیس بوک و توئیتر و .... ساعتها قدم میزنیم و با دوستان گپ می زنیم و ....
 
اما حاضر نیستیم در سایتهای صنفی حضور داشته باشیم. حاضر نیستیم به جای اشتراک گذاشتن جوک و ... مطالب صنفی و حق و حقوقمان را به اشتراک بگذاریم.
 
آگاهی زمینه ساز احقاق حقوق است،اما آیا برای آگاه شدن هم باید هلمان بدهند؟ در گروههای مجازی صنفی بیش از پنج هزرا نفر عهضو هستند ولی همین پنج هزار نفر هم حاضر نیستند در سایتهای صنفی حضور داشته باشند.
 
در این سایتها قطعا نکاتی گفته می شود که در محیط کار به کار می آید. از نکات صنفی تا نکات علمی....
 
باید بکوشیم و آگاه باشیم و با آگاهی حرکت کنیم.
 
بیایید تغییر رویه بدهیم / به جای اینکه منتظر باشیم مارا هل بدهند ، خودمان دیگران را روشن کنیم.
 
بیایید از امروز تصمیم بگیریم که یک پرستار باشیم. تصمیم بگیریم که به همکارانمان احترام بگذاریم. با همکارمان با لبخند مواجه شویم.
 
بیایید از امروز همدیگر را  پرستار.......... صدا کنیم.  با بیماران و مراجعین به عنوان یک پرستار برخورد کنیم.
 
از علم و دانشمان برای معرفی شغل خودمان استفاده کنیم. به کسانی که برای خطاب مان از لفظ آقا/خانم دکتر استفاده می کنند بگوییم: من پرستارم.
 
آموزش به بیمار و همراهش را با عنوان شغلی خودمان (پرستار) انجام دهیم. به مرردم بفهمانیم که ما هستیم که هوای عزیزشان را داریم. ما هستیم که مدافع حقوق عزیزانشان هستیم.
 
جوابگوی کوتاهیهای دیگران نباشیم. درست اطلاع رسانی کنیم و کوتاهیهای انجام شده را سرپوش نگذاریم.
 
در یک سیستم از خدمات گرفته تا پزشک همکاران ما هستند اما همکارترین همکارمان همان پرستار است.
 
وقتی بیمار شویم فقط اوست که هوایمان را دارد ومی تواند شیفتهایمان را پوشش دهد. وقتی سفر می رویم  و... هم همینطور.
 
باور کنیم که با احترام به خودمان و همکارمان و شغلمان است که می توانیم احترام دیگران را نیز جلب کنیم .
 
بیایید کمی هم به فکر خودمان باشیم .
 
 
وبلاگ پرستاران ایران - آقای محمود عمیدی
 


:: برچسب‌ها: ادب'احترام'پرستار'پرستاران'وزارت بهداشت , ,
تاریخ : چهار شنبه 17 تير 1394
بازدید : 91
نویسنده : امیرعباس

6 مرداد ماه امسال 1394 اعتراض واعتصاب در مقابل وزارت بهداشت 

زمان 9 صبح 

مکان روبروی ساختمان اصلی وزارت بهداشت ودرمان 



:: برچسب‌ها: اعتصاب , اعتراض , پرستاران , پرستاری , پرستار , تظاهرات ,
تاریخ : شنبه 23 خرداد 1394
بازدید : 111
نویسنده : امیرعباس


تاریخ : سه شنبه 5 خرداد 1394
بازدید : 123
نویسنده : امیرعباس

 

سلام دوستان !!!نکته ای که اخیرا توجه بنده را به خود جلب کرده واز طرفی برایم بسیار خرسند,کننده ودلنشین است علیرغم مشکلات ومصایبی که در این مسیر پر پیچ وخم ,طولانی ,پر مخاطره در پیش داریم .اینست که شبکه های مجازی پرستاری واقعا توانسته اند با پوشش فراگیر وهمه جانبه تمامی مشکلات پرستاران وحتی مسایل اجتماعی را درخود داشته وبررسی کنند واین جامع نگری باعث اتحاد,هر چه بیشتر پرستاران گردیده است و گرچه ما مسیر وراه طولانی برای نیل به هدف غایی ونهایی هنوز در پیش رو داریم ,روزی که در ان روز دیگر پرستاری واقعا به جامعه پرستاری بدل گردد که هرمشکلی برای یکی از هملباسانمان درکل کشورپیش اید مانند مشکل خود ما ,مارا تحت تاثیر قرار داده ودر حهت رفع ان مشکل سازمانی محکم وقدر داشته باشیم که براحتی وارد وعرصه شده وان را حل نماید .

 
ولی هم اکنون این برایم بسبار خرسند کننده است که این اتحاد وانسجام باعث شده که تن زور گویان بلرزد وهمچنین برای دور نماندن ازاین قافله پویا هر روز به عنوان ونامهای مختلف خود را در گروههایی که بارها به ان توهین کرده اند وکسانی را که در ان عضو بوده اند مورد عتاب قرار داده اندوارد میشوند ولی دیگر این توهین ها وتحقیر ها تاثیری نداشته و کشتی پر امید,پرستاری سوار بر موج بحرانها به پیش خواهد تاخت هر چند کشتی دستخوش بادها و طوفانها گردد ولی بیداری حاصل از این حرکت فقط وفقط باعث شده ناخدای خسته کشتی جای خود را با تازه نفسی عوض کند ولی کشتی از حرکت باز نخواهد ایستاد.من به خودم میبالم که اکنون دوستانی دارم از کل کشور غیر از گیلان خودم از قزوین .مازندران.تبریز .ارومیه.شهر کرد,کرمانشاه ,خوزستان ,اهواز ,مشهد ,یزد,زنجان ,قم ,.....,و,و,ودیگر نقاطی که حضور ذهن ندارم وان عزیزان بر من ببخشایند واین یعنی کشوری شدن ما که فکر نمیکنم هیچ حرفه وصنف دیگری همچنین اتحادی را به خود دیده باشد که البته برای نزدیکی هر چه بیشتر اهدافمان هنوز راهی طولانی در پیش است,راهی که مخافان سعی در سنگ اندازی در مسیرش دارند وما همچنان ادامه خواهیم داد تا فردای روشن پرستاری .
 
 
سارا چکامه ،گیلان ،
۷اردیبهشت ۹۴
 
 
 


:: برچسب‌ها: اتحاد , پرستاران , پرستار , ,
تاریخ : دو شنبه 4 خرداد 1394
بازدید : 114
نویسنده : امیرعباس

سلامت نیوز:فضل‌اله رزمخواه عضو جامعه درمان در یاداشتی که به «نگاه فارس» ارسال کرده، نوشته است:آقای وزیر، متخصصان و فوق‌تخصص‌های گرامی هفت درصدی که بر صددرصد جامعه درمان حکومت می کنید و از صددرصد قدرت سود می برید، شاید بتوانید چند صباحی اعتراض پرستاران، تکنسین‌های ۱۱۵، بیهوشی، اتاق عمل، پیراپزشکان، فوریت‌ها، بهیاران، دانشجویان، خانه پرستار و حتی نمایندگان مجلس را نادیده بگیرید و یا نظام پرستاری را به گمراهی بکشانید ( البته خیلی زود با نمایندگان جدید، دوباره نظام پرستاری استقلال خود را باز خواهد یافت و وابستگان به وزارتخانه بزودی در انتخابات پبش رو کنار زده خواهند شد) و یا شاید با شرکتی کردن کادر پرستاری و قرارداد موقت کردن بتوانید آن‌ها را در ترس و ناامنی هدف‌دار نگه دارید که صدایشان درنیاید.

 
شاید بتوانید با منحرف کردن افکار عمومی ادعای افزایش حقوق پرستاران و حتی افزایش تعرفه پرستاری (که اصلا وجود ندارد) را داشته باشید و یا اذهان را با فرافکنی به انحراف بکشانید اما در نهایت این جوش و خروش آگاهی‌بخش و بفکر فرو برنده که در جان و بدنه کادر پرستاری افتاده است را چه بخواهید و چه نخواهید به کل جامعه پرستاری سرایت خواهند داد و آنگاه همه خواهند گفت و همه خواهند دید و همه خواهند فهمید که شما به چه کار مشغولید و به کجا می روید و مجبور خواهید شد به ناچار شفاف سازی کنید از آنچه که بر سر پرستاران و بیماران می آورید.
 
آنگاه همه خواهند فهمید که دلیل کم بودن تعداد متخصص و فوق‌تخصص، در کشور بدلیل انحصاری است که شما به راه انداخته اید آنگاه همه خواهند فهمید که شما چه درآمدی از بیمار و مصدوم، به دست می‌آورید.
 
آنگاه همه خواهند فهمید که چرا هزاران دلال برای پزشکان، بیمار‌دزدی می‌کنند. که چرا وزارت بهداشت از راس تا ذیل همه موقعیت‌ها و مناصب را فقط و فقط در اختیار پزشکان قرار داده است آنگاه کل جامعه خواهند فهمید اگر مدرک پزشکی در بهداشت و درمان نداشته باشی، همه بردگان سیستم درمان‌اند و نه ارشد و کارشناس و کاردان و کارمند و آن روز نزدیک است و شما بازنده آن خواهید بود و زمانی که چشم‌های ملت برانگیخته شد تا شما را ببینند دیگر راه فراری نیست جز عدالت و نه تنها اجبار به درنظر گرفتن و دیدن پرستاران خواهید داشت بلکه برای مردم و کل آحاد جامعه مجبور به توضیح خواهید بود که چرا شما باید میلیون‌ها میلیون درآمد داشته باشید ولی هم‌رده های شما در رشته‌های غیر پزشکی در دیگر وزارتخانه ها باید مانند همه مردم در فشار اقتصادی با مشکلات عدیده زندگی کنند و برعکس آن در وزارت بهداشت و درمان هم رده های کارشناسان و کاردانان ارشدهای شاغل در دیگر وزارتخانه ها در موقعیت‌هایی بسیار بهتر و برتر نسبت به پرستاران در وزارت بهداشت باشند آیا خون شما رنگین تر است که ملت در فشار باشند ولی پزشکان در رفاه آنهم رفاهی که مردم اروپا و امریکا آرزویش را دارند.
 
تا کی فکر می‌کنید مقابل این موج بیداری را می توانید بگیرید اکنون کمتر از یکسال است که پرستاران فعال شده اند و بدینجا رسیده اند که می بینید و به شما قول می‌دهیم در کمتر از یکسال دیگر تمام اذهان را روشن خواهیم کرد و آن زمان است که افسوس خواهید خورد که چرا همان روز اول حق پرستاران را ادا نکردید.
 
مطمئن باشید بزودی شعار مردم این خواهد شد که رابطه مالی پزشک و بیمار را از میان بردارید و حذف کنید و پزشک فقط و فقط باید حقوق بگیرد و نه دستمزد و در آن صورت است که به بیمار به چشم انسان و بشر نگاه خواهید کرد و نه یک کیسه پول متحرک.
 
جوابگو خواهید شد برای هر اشتباهی که کردید و می‌کنید مانند «پزشک خانواده‌ی کارشناسی نشده» که چرا با وجود این همه اعتراض و شکایت و شکست، هنوز اقدامی نمی‌کنید. آقای وزیر! طرح پزشک خانواده به درد صد سال پیش مردم می خورده است و اگر تا نیم قرن پیش هم اجرا می شد خوب بود که در روستاها امکانات لازم و راه‌های ارتباطی به شهرها وجود نداشت اما اکنون در دنیای ارتباطات زندگی می کنیم که از این طرف دنیا قلب مریض را در آنطرف دنیا مانیتور و درمان می‌کنند و در اینترنت تخصصی‌ترین مطالبی که شاید به گوش فوق تخصص‌هایتان هم نرسیده باشد وجود دارد. 
 
شاید اینترنت همه گیر نباشد ولی در بیست و چهار ساعت ده ها شبکه تلوزیونی از خود ایران و ده ها شبکه ماهواره ای از خارج به مردم اطلاعات تخصصی و فوق تخصصی پزشکی می‌دهد و این علاوه بر شبکه های رادیویی و یا کتب و فیلم‌های آموزشی و علاوه بر سیل اطلاعات پزشکی است که خودتان به جامعه تزریق کرده و می کنید.
 
صدا و سیما را نمی بینید دیگر پزشکی نیست که در آن برنامه ای اجرا نکرده باشد و مردم دیگر همه می دانند برای انواع امراض‌شان به کدام متخصص مراجعه کنند و دیگر نیازی به پزشک عمومی ندارند که برای فقط برگ ارجاع مهر کردن مجبور باشند به پیش آنها بروند کاری که یک پرستار هم میتواند انجام دهد.
 
در حالیکه متخصصین محترم چندین بار به آزمایشگاه و رادیولوژی و نوار قلب و غیرو حواله میدهند و هربار ویزیت جدید و چند مشاوره از دیگر تخصص‌ها و مشکل‌تر آنکه اگر بیمار مجبور باشد بدلیل بیماری‌هایی مانند فشارخون و دیابت و کهولت سن دائم تحت نظر متخصص بوده یا اینگونه بیماری در منزل باشد؛ که باید هر روز برگ ارجاع گرفت و برای هر برگه ارجاع باید یکروز مرخصی گرفت. 
 
لااقل یک پرستار خودش میداند به کدام تخصص برای بیماریش نیاز دارد در حالیکه او هم باید برگ ارجاع داشته باشد و قبض بگیرد وگرنه نرخ آزاد باید پرداخته شود. مصیبت عظما آن است که پزشک خانواده ات از آن محل یا درمانگاه برود و کاغذ بازی از اول شروع شود درحالیکه در کلیه وزارتخانه ها و بانکها و سازمانها و شرکتها و کارخانجات این کشور امکانات‌شان لااقل برای کارمندانش رایگان است یا به راحتی در اختیارشان است یا با تخفیف ولی در بهداشت و درمان نه تنها خدمات به پرسنل رایگان نیست بلکه حق بیمه و نه تنها بیمه بلکه بیمه تکمیلی هم که پرداخته باشی تازه در آخر صفی شاید مردم ندانند ولی ای متخصصین محترم خودتان که می دانید که چه بسیار است پروسیجرهایی که پرستاران انجام می دهند ولی پولش را پزشک می گیرد روشن تر از این هم می شود گفت؟
 
یکی دیگر از مسایلی که باید ذهن مردم را روشن کنید این است که شما با بودجه و پول این مردم و این مملکت طرح تحول سلامت را راه انداخته اید و حتی از پول یارانه مردم تامین بودجه سالهای آتی آنرا هم جفت و جور کرده اید و همینطور از مالیات بر ارزش افزوده ای که مردم میدهند و از پول پیامکهای آنان هزینه ها را دریافت کرده و خواهید کرد و همینطور از پول نفت و جدیدا هم که سراغ تامین اجتماعی رفته اید و با این پول که از جیب مردم هزینه شده است به اسم این طرح در آمد پزشکان را ده ها برابر افزایش داده اید تا دیگر پدیده ننگین و خفت بار زیرمیزی و باج گیری را حذف کنید ولی شنیده ایم پزشکانی تهدید کرده اند که به خارج کوچ خواهند کرد سوال این است آیا تا این حد انحصار تخصص وکمبود تخصص در ایران ۸۰ میلیون نفری وجود دارد و معدود وکم شمارند این متخصصین که در صورت خروج این تهدید کنندگان آنگاه بهداشت و درمان به زمین می خورد؟ آیا این مافیای قدرت تا این حد قوی و قدرتمند است که بجای اخراج و برخورد شدید با آنها باید به کل وزارت پزشکان باج داد تا این عده قلیل، دیگر از مردم باج نگیرند.
 
چرا باید طرح تحول سلامت در واقع تبدیل به طرح تمول پزشک شده باشد؟ چرا در این طرح پرستار باید از هفت خوان عملکردی رد شود تا پول اضافکاری ساعت کاری انجام داده و عرق ریخته اش را تحت عنوان عملکردی آنهم بعد از نظر خواهی از همه دریافت کند آنهم از حدود بیست درصد از درآمد پزشک که بین همه غیر پزشکان تقسیم شده شاید فکر میکنید این فقط پزشک است که کار کرده و کار میکند در واقع اگر هر مرحله ای را پرستار میگذراند پزشک هم باید از همان مراحل بگذرد تا پول خود را دریافت کند.
 
چرا اینگونه فکر می کنید و با کدام منطق می گویید پرستار از جیب پزشک ارتزاق می کند در حالیکه یک پزشک تا پرستار نباشد نمی تواند عمل کند همانطور که یک خلبان تا مهندس پرواز نباشد نمی تواند پرواز کند یک رییس جمهور تا وزیر نداشته باشد نمی تواند مملکت را اداره کند ولی دیده می شود خود را در راس می بینید و پرستار را در قعر.
 
حتی کمتر از توان یک کارگر ساده روز مزد! این پزشک نیست که درمان می کند. گذشت آنزمان که ابوعلی سینا خودش پزشک بود و خانه اش بیمارستان و خودش پرستار بود و داروخانه دار. خودش از بیابان گیاهان داروی بدست می آورد و عطار بود و محقق و آزمایشگاه (هرچند اکنون اصول و زیربنای علم پزشکی نوین را طب سنتی زیر سوال برده است) خیر اینگونه نیست هر کار ریز و درشت پزشک اگر قیمت دارد و برای کوچکترین و جزیی ترین آن اگر تعرفه تعیین کرده‌اید پس چرا کارهایی را که بر عهده پرستارها سپرده اید را هم شما از آن ارتزاق می‌کنید و تعرفه آنرا شما میگیرید این را هم بگوییم که اگر رییس جمهور باشی یا فوق تخصص کارگر باشی و چاه کن یا رفتگر در راس باشی یا ذیل در جامعه به یک مقدار برابر و مساوی به توان و کار افراد نیاز دارد و همه باید به یک نسبت تامین باشند و با تفاوتهایی که حداکثر چند برابری باشد نه ده ها بلکه صدها برابری بلاخره بگذاریم و بگذریم حرف آخر اینکه بزودی ابرها کنار خواهند رفت و خورشید نمایان خواهد شد پس بیایید زودتر خود اصلاح گر امور باشید قبل از انکه مجبور به اصلاحتان کنند.
 
 
 

تاریخ : یک شنبه 3 خرداد 1394
بازدید : 65
نویسنده : امیرعباس

چوپانهای دروغ گو...

یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت تا اینکه ...

 

یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.

 

آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد میزد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان می رساندند می دیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدتها ادامه داشت و همیشه مردم دیر می رسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود!

 

پس مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشی ترین ها و قوی ترین سگ ها را ...

 

واینک همین نکته باعث ایجاد تجارتخانه ی وزارت بهداشت و درمان شده است و حتی نظام پرستاری.....

 

از مدتها پیش حرفهای معاونت رئیس سازمان را به دلیل متفاوت بودن و مغایرت با اهداف  آقایان در سایت نظام پرستاری نشر نمی کردند ، امروز حرفهای بالاترین مقام نظام پرستاری، یعنی رئیس شورای عالی را نیز به همین دلایل منتشر نمی کنند ولی وزیر و معاونانش در بورکینافاسو از کنار یک فیل عبور کنند بلافاصله در ملک شخصی آقایان منتشر می شود.....

 

بیایید این بار گوسفندان و چماق و سگهای نگهبانمان را دست یک نفر نسپاریم......

 

چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد. اما پس از خرید سگ ها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوش تر بود، به بقیه گفت: ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است !!!

 

مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند.

 

بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آنها از "گاز" سگ ها زخمی شدند. دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست". یکی از آنها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم باید برای آنها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درستکاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.

 

اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرفهای مردم را می شنید گفت: دوستان توجه کنید که ممکن است کسی نخست ""راستگو"" باشد ولی وقتی گوسفندان، چماق و سگ های ما را گرفت وسوسه شود و دروغگو شود. بنابراین بهتر است هیچگاه ""گوسفندان""، ""چماق"" و ""سگ های نگهبان"" خود را به یک نفر نسپاریم**.

 

نویسنده : محمود عمیدی


تاریخ : یک شنبه 3 خرداد 1394
بازدید : 192
نویسنده : امیرعباس

 

حال و روز این روزهای پرستاری همین است.

 

روسای هیات مدیره ها ی شهرهای مختلف به یک باره و خیلی خودجوش !!!!! سر برآورده و از پرداخت مبتنی بر عملکرد دفاع می کنند و فراموش کرده اند(یا سفارش شده که فراموش کنند) که قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری دارد هشت ساله می شود و اجرا نشده است!

 

اگر بنا باشد (به گفته ی جناب میرزابیگی) که این قانون اجرا شود چرا به خودشان اینقدر زحمت می دهند و طرحی را با هزاران ایراد و اشکال و به طور آزمایشی با صرف هزینه های زمانی به بوته ی آزمایش می گذارند؟ طذحی که آغاز نشده شکست خورده است! البته اگر هدف جلب رضایت پرستار و کاهش اختلاف پرداخت و اجرای عدالت باشد!

 

ما دیگر به دروغهای این دوستان داشتیم عادت می کردیم که گویا گمان کرده اند هر چه دروغ گو بیشتر باشد یک دروغ بهتر و راحتتر جامه ی حقیقت می پوشد؟

 

دور نیست روزی که پرستاران مراکز خصوصی همه از قراردادهای کارگری دل زده شده و عطای این مراکز را به لقایشان ببخشند و آن روز جواب مردم را شما هایی که مدام دروغ تحویل جامعه ی صبور پرستاری می دهید باید بدهید.

 

جناب نجاتیان! واقعا اختلاف پرداخت در ترکیه بین پرستاران و پزشکان 10 تا 15 یا 15 تا 20 برابر است؟

 

البته اختلاف پرداخت ده برابری باز هم از اختلاف پرداخت پانصد برابری بهتر است، اما کاش راست ننشینیم و دروغ بگوییم!

 

در ترکیه متوسط در آمد یک پزشک متخصص خوب حدود بیست وچهار میلیون و در آمد یک پرستار حدود ده میلیون به طور متوسط است بنا بر این اختلاف پرداخت می شود 2/4 برابر،  میدانم ریاضیات بلد نیستید و احتمالا به شما دیکته شده که بیست و چهار تقسیم بر ده می شود 15 تا 20!!!!!!!

 

اما درباره ی عملکردهای سازمان در دوره ی اخیر هم جالب فرموده اید!

 

دوستان و همکاران بروند و ببینند و بخندند! کاملا تایید کرده اید که نظام تجارتخانه ی شماست! تمام چیزهایی که نوشته اید کارهاییست که به پول مرتبط است!!

 

به نظر شما پرستاری که برای امرار معاش ماهی پانصد و چند ساعت کار میکند وقت دارد برود در سواحل کلاچای تفریح کند؟

 

واقعا ارتقای بهره وری را پیگیری می کنید؟ اگر می کردید که تنها بند اجرا شده ی آن حذف ساعت خواب و حذف دوجا کاری و حذف شیفتهای مناسب و اضافه کردن ساعت موظفی پرستاران نبود.

 

من به جای شما می ترسم! شما پرستاران را چه فرض می کنید نمی دانم! اما قطعا خودتان همان هستید که مارا فرض کرده‌اید! !!؟؟

بقول معروف:

کافر همه را به کیش خود پندارد! !!!

از نوشته‌ها ی دوست عزیزم آقای عمیدی

 

 


تاریخ : یک شنبه 3 خرداد 1394
بازدید : 121
نویسنده : امیرعباس

 

سلام همکار ,همدرد ...اندکی دلخورم ...اری..!!!!!

 

امدی اینجا چه کار ؟؟!!تو که همانی؟؟!!!تو که هنوز سکوتی؟؟!!!!

 

چرا چنین شد ؟!!چرا چنین کردند ؟؟!!!ظلمت چند نسل را بر دوش میکشیم ؟؟!!!نمیخواهی بیدار شوی ؟؟!!!نمیخواهی بیدار کنی؟!!!!نمیخواهی لرزه بر اندامشان بیاندازیم ؟؟!!!!

 

تنها ۳اسفند کافی نبود .....واقع بین باش..!!!!دیدی چگونه صدای اعتراضمان را ناشنیده گرفتند ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!همین است تا خودمان تغییر نکنیم رفتارشان با ما تغییر نخواهد کرد انها خوب مارا رصد میکنند ...!!!!!

 

کاش!!!به جای کیف کردن وغره شدن از حرکت همکار شجاعت به خاطر نزدن kکاری که خود انجام میدهد برای پزشکان ..!!!تو هم با اوهمصدا میشدی واین کار را میکردی از قدیم گفته اند یک دست صدا ندارد ,انجا که قول دادی فریاد میزنی یادت است سکوت کردی؟؟!!!تنهایم گذاشتی؟؟!!!چرا؟؟؟!!'!!!!!!!

 

ظلمت ما اینست که عمل وفکر خود را تصحیح نکردیم وتا زمانی که تصحیح نکنیم ,نمیتوانیم تغییری در این سیستم بیمار ایجاد کنیم وتا همیشه در مقابل اشتباه وظلم حاکم بر سیستم سکوتیم ؟؟!!!

 

پس کی میایی ومیخوایی این سکوت را بشکنیم به دستهاو دهان من نگاه نکن تنهایند !!!!

 

بیا.دستت را به من بده بیا با هم فریاد بزنیم...!!!!!!!!!

وبرای همیشه به این ظلم فاحش که در حق پرستاران میشود خاتمه دهیم. ما با کمک هم میتوانیم. شک نکن. .......

 

 

 



:: برچسب‌ها: پرستار، بهیار، دوستی، ,
تاریخ : یک شنبه 3 خرداد 1394
بازدید : 104
نویسنده : امیرعباس

اقای میرزابیگی که ادعا میکنی هیچکس دلسوزتر از تو به پرستاری نیست اگر وخردادکردید در ماجرای تعرض و توهین اشکار پزشک قلدر و گردن کلفت به پرستار و پرستاری احساس مسئولیت کنید راستی یادم رفت گفتید شما دیگر متعلق به پرستاران نیستید اگر متعلق به بیماران هم باشید بیمار و خانواده او در این موضوع حامی همکار پرستارمان هستند. تنها یک راه دارد که سکوت کنید انهم اینکه متعلق به گروه مقابل ما باشید.

اقای نجاتیان نمیدانم الان در نقش قائم مقام نظام پرستاری هستید یا در نقش مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره شرکت تربیت بهیار اما اگر وقت کردید در ماجرای اهانت به همکار پرستارمان که به دنبال اتفاقات مکرر در شهرهای مختلف اینبار در خانه خودتان مشهد روی داده است پیگیری کنید البته لطف نمیکنید وظیفه ای است که جایگاه شما در سازمان بر شما تعیین کرده است و اگر چنین نکنید مقصرید.

تا کی باید پرستاران اماج هجمه و توهین و برخورد فیزیکی همراهان بیمار انهم بخاطر کوتاهی و قصور سایر اعضای تیم درمان قرار بگیرند .

اربابان نظام سلامت برای تکمیل شوی تبلیغاتی خود مدام در رسانه ها سطح توقعات مردم را بالا ببرند ولی ماناسب با ان امکانات لازم برای پاسخگویی شایسته و در حد توقع تحریک شده فراهم نکنند و پرستار را قربانی این وضعیت کنند؟

تا کی پرستاران باید اماج توهین و ضرب و شتم پزشکان خودخواه و خود برتربین باشند که خیال میکنند بخاطر پزشک بودن هرکاری دلشان بخواهد میت انند بکنند؟

اقای وزیر بهداشت نخبه و نخبه پرور!!! این چندمین دست از تعرض و توهین همکاران گنده دماغ شما نسبت به پرستاران است که در سطح خیابان از افراد معمولی جامعه هم انتظارش نمیرود.

اقای وزیر این مستی قدرت را شما در همکارانتان فراهم کرده اید وگرنه اگر بصورت طبیعی این نوع برخوردها در هر محیط کاری ممکن است اتفاق بیفتد چرا یک مورد عکس ان یعنی تعرض و کتک کاری از طرف پرستار نسبت به پزشک اتفاق نیفتاده است؟

جا دارد نسبت به وضعیت پیش امده فکر بکنید و به فکر راه چاره باشید

وقتی گروهی کار بکنند و در شرایط بد سخت هم کار بکنند و دستمزد انها توی جیب عده دیگر برود همین حس ارباب رعیتی اجتناب ناپذیر خواهد بود و با توصیه اخلاقی هم قابل حل

نیست.

مطمئناً فردا شماها روسیاهان تاریخ پرستاری هستید.عمر ریاست شما هم تا29 خرداد ماه امسال بیشتر نیست. بعدش چه حرفی دارید بزنید؟؟؟!!!

 

 



:: برچسب‌ها: میرزابیگی، پرستار، هتک حرمت، پزشک روانی ,

صفحه قبل 1 صفحه بعد

در این وبلاگ من سعی کردم حرف ها و درد دلهای پرستاران عدالتخواه را گلچین وبرای شما دوستان عزیز به نمایش گذاشته تا شاید کمی از این دردها درمان شود.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حرفها ودر دل های پرستاران و آدرس 1000harfenurse.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








RSS

Powered By
loxblog.Com